گفتگو با پیشکسوتان (9): دکتر رامین راه انجام پزشک عمومی

اگر عاشق نباشید نمی توانید طبابت کنید

دکتر رامین راه انجام پزشک عمومی، متولد 1351 تهران از سال 1360 در کرج زندگی و تحصیل کرده است . او که دوران دبیرستانش را در مدرسه شهید رجایی گذرانده می گوید سال 69 وارد دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شده و بعد از  فارغ التحصیلی از سال 78 کار طبابت را در کرج آغاز کرده است. با بیمارستان کسری و چندین درمانگاه شبانه روزی همکاری داشته و از سال 83 مطب شخصی خودش را با محوریت حوزه پوست و زیبایی اداره می کند و طی این سالها همواره به تحصیل ،مطالعه و تحقیق در این حوزه ادامه داده است .فرزند شهید امیر دریادار راه انجام بوده و برادرش دکتر فرزین راه انجام را نیز چندی پیش به علت ابتلابه ویروس کرونا ازدست داده است. با تمام اینها مانند همیشه آرام و خوش برخورد و بالبخندی ملایم و همیشگی ،صبورانه سوالات را جواب می دهد. از خاطره پدر می گوید که هنگام خدا حافظی ماکت یک ناو جنگی را به او هدیه داده و خواسته است تا مراقب خانواده باشد و دیگر هرگز اورا ندیده است. ضمن ادای احترام به روح بلند همه شهدای دفاع مقدس و کادر درمان ادامه این گفتگو را باهم می خوانیم:
-    برای انتخاب این شغل چه قدر آزادانه تصمیم گرفتید و چه قدر فضای اجتماعی جامعه موثر بود؟ اگر پزشک نمی شدید به چه رشته ای فکر می کردید؟ 
اگرچه محیط و جامعه بر انتخاب های آدم تاثیر دارد  اما از دوران ابتدایی پزشک شدن را دوست داشتم. پدرم هفته ای  یکبار برای خرید مرا به کتابخانه می برد و علیرغم آنکه به کتب داستانی مناسب سن خود علاقه داشتم ولی بیشتر کتابهایی را انتخاب می کردم که ربطی با بدن انسان داشت. آن زمان ذهنیت جامعه هم این بود که هرکسی پزشک می شود موقعیت مالی و اجتماعی خوبی خواهد داشت . در طی دوران دبیرستان از ریاضی به تجربی تغییر رشته دادم تا در کنکور پزشکی شرکت کنم. 

-    پس اگر به زمان عقب برگردید بازهم همین رشته را اتخاب می کنید
بله صد درصد ؛روحیاتم به موضوعات دیگر نمی خورد .نه بیزنس، نه ریاضی و نه حقوق، خیلی با روحیه من جور نیست و قطعاً انتخاب اول و آخرم پزشکی است. 

-    برای پزشک شدن چه ویژگی های فردی لازم است؟
در شرایط فعلی جامعه اول باید عاشق باشی. به دخترم توصیه می کنم که اگر عاشق این رشته و شغل نیست ورود نکند وگرنه ضربه می خورد. آگاهش می کنم که این رشته چه مشکلاتی دارد. این ذهنیت که در پزشکی پول پارو می کنند یا فقط با پزشک شدن میتوان برای خود احترام خرید، باور اشتباهی است.

-    دوست داشتن این رشته به چه مفهوم است؟
ارتباط معنا دار و دوستی با مراجع و کتاب . حس خوب به مردم ، حوصله پاسخگویی، علاقه مندی به شغل.

-    مشکلات خاص پزشکی عمومی از نگاه شما چیست؟
متاسفانه درحال حاضر در کشور ما، جایگاه پزشک عمومی مشخص نیست و هویت آن نیز خدشه دار شده است. به واقع در نظام سلامت و بهداشت کنونی کشور، تعریف مشخصی از جایگاه یک پزشک عمومی در این ساختار وجود ندارد و این بزرگترین درد این قشر است، چرا که به همین دلیل ،هم منزلت خود را ازدست داده است و هم از نظر اقتصادی تامین نیست. 
به واقع تعریف شغلی مشخصی ندارد. از دانشگاه که فارغ التحصیل می شود، نمی داند باید چه کار کند یا برای چه هدف مشخصی تربیت شده است. یکی دو سال را به اجبار و با حقوق بسیار نازل در یک منطقه کم برخوردار، طرح می گذراند و بعد رهایش می کنند و می گویند به سلامت؛ دوست داری برو مطب بزن ، تخصص بگیر یا ...؛ در حالیکه سیستم باید برایت برنامه داشته باشد و بتواند در حلقه های بهداشت و درمان  از تو استفاده بهینه نماید.
 باید متذکر شد، متاسفانه میزان زیادی از پزشکان تازه فارغ التحصیل و جوان که سالها زحمت کشیده و از هزینه بیت المال برای تربیت ایشان استفاده شده، به دلیل همین نوع مشکلات، یا در حال مهاجرت و خروج از سرزمین مادری هستند یا به جد به این موضوع فکر میکنند. 
واقعاً باید برای رفاه حال و درامد درخور شخصیت این قشر عظیم و متاسفانه فراموش شده،کاری کرد و اگر نکنیم با وجود هزینه های سرباری مطبها و خط زیر فقر 10 میلیون تومانی در شهر های بزرگ، موضوعات دکتر پیتزا و دکتر اسنپ به شدت در حال گسترش خواهد بود.

-به نظر شما این وضعیت چه طور می تواند رو به اصلاح و بهبود برود؟ 
همت جمعی می طلبد . مجلس، دولت، وزارت خانه، سازمان نظام پزشکی و همه ارکان قدرت  باید با نگرش مثبت در این خصوص پای کار بیایند و برنامه ریزی کنند. پزشکی که از دانشگاه دولتی با سرمایه گذاری کلان فارغ التحصیل می شود نباید مثل یک بهورز برود مدتی در یک روستایی خدمات بدهد و بعد تمام . 
در بسیاری از ممالک پیشرفته دنیا، قبل از فارغ التحصیلی پزشک ، برایش برنامه دارند که به درد فلان تخصص می خورد باید برود فلان آزمون را بدهد و هدایت می شود یا برایش شغلی در نظر می گیرند. 

-    با این اوصاف پیشنهاد پزشک شدن به کسی می دهید؟ 
متاسفانه نه 

-    اخلاق حرفه ای در حرفه شما می چگونه تعریف می شود؟
اصل اول در هر نوع ارتباط کاری و اجتماعی، صداقت است. اگر قبول کردم طبابت کنم و از این راه درآمد کسب کنم، صداقت را نباید زیر پا بگذارم که بزرگترین اشتباه است و البته آسیب زا. به قولی تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها. به هر حال عده ای در همه صنوف وجود داشته و دارند که بعضاً از قوانین و مرزهای انسانی عدول می کنند. اما بپذیریم اگر صداقت نباشد رونق هم نیست . 

-    خاطره ای از ایام گذشته دارید که حالتان را خوب یا خاطرتان را مکدر کرده باشد؟ 
اوایل کارم در کمال آباد ویزیت پزشک عمومی به تازگی با افزایش 30تومان رسیده بود به 430تومان، در اتاقم نشسته بودم صدای خانمی را شنیدم که به منشی می گفت دکتر ها که دیگه نباید مردم را بچاپند! مردم اون منطقه درآمد زیادی نداشتند و من هروقت تشخیص می دادم بیمار مراجعه کننده ،استطاعت مالی مناسبی ندارد نه تنها پول ویزیت را برمیگردوندم حتی بعضاً هزینه داروی بیمار را نیز پرداخت میکردم، ولی کسی که اعتراض کرده بود جز اون دسته نبود و ظاهر توانمندی داشت و این حرفش خیلی آزرده خاطرم کرد. 
اما خاطره و حس های خوب همیشه زمانی اتفاق می افتد که مراجع از کارت راضی است. یک سبدگل بی نام میاد و بابت درمان ساده بیمارش تشکر می کند. وقتی می گوید کسی بیمار من را نمی پذیرفت شما درمانش کردید دغدغه ها و تاریکی ذهن را از آدم دور می کند. 
-    چرا اکثر پزشکان عمومی به سمت فیلد زیبایی رفتند؟
نبود درآمد مکفی ،عدم امنیت شغلی در کنار نبود جایگاه مشخص پزشکان عمومی در کشور، ایشان را به این سمت کشیده است .چون فکر میکنند در حوزه پوست و زیبایی نیازها برآورده می شود. البته نه تنها پزشکان عمومی،بلکه سایر رشته ها و تخصص ها هم این روزها علاقه مند به حیطه پوست و زیبایی شده اند؛ با تصور کاری راحت تر با مسئولیت کمترو درآمد بیشتر که اساساً تصوری اشتباه است.
-    در اوقات فراغت چه می کنید؟
متاسفانه زمان زیادی برای فراغت ندارم؛ عاشق سفرم که متاسفانه با وجود پاندمی کرونا مدتی است این اتقاق حاصل نشده و معلوم هم نیست چه زمانی محقق میشود.. به موسیقی علاقه مندم و همیشه در مطب موسیقی گوش می کنم، خودم پیانو می زنم . خاصیت درمانی و آرامش بخش موسیقی متناسب با روحیات افراد واقعا خوب است . سنتی و پاپ را دوست دارم حتی دردهای فیزیکی ام را آرام می کند. 
-    پیامتان برای مردم چیست ؟
شرایط خطرناک امروز را جدی را بگیرند . فکر نکنیم درها را بستیم کرونا وارد خانه نمی شود. ویروس نیست . مثل صاعقه می آید ومیزند و مثل هیولا و اژدها جان عزیزانمان را میگیرد. باید گاردمان را قوی کنیم. چون پای جان درمیان است . مانند شرایط جنگی است. همه خیابانها بنر های مرگ زده اند. هر خانواده یک نفر را در حلقه نزدیک یا دور دارد که درگیر شده یا از دست رفته است. خود و خانواده مان را دوست داشته باشیم . 

-    خواسته شما از سازمان نظام پزشکی چیست؟
حمایت و هموار کردن مسیر از همه نظر(کوشش در واقعی کردن تعرفه ها،ارتباط موثر با اداره دارایی ،دانشگاه های علوم پزشکی ،شهرداری ها ،بانکها  و...به منظور کمتر کردن هرچه بیشتر بارهای موجود بر روی این قشر خدوم و زحمتکش و البته در کنار مسایل فوق سعی نمایند خدشه وارده به هویت پزشکان را کمرنگ کنند. متاسفانه این حس بد و سرخوردگی همه پزشکان را به رفتن تشویق می کند که همه اینها همت جمعی و رایزنی می خواهد . 

-    کلام آخر ؟
اولاً ممنون از دعوتتان ،دوماً دوست دارم از خانه خودم(سازمان نظام پزشکی) از برادران و خوهران خودم خواهش کنم که باهم دوست بوده و هوای یکدیگر را داشته باشیم که این ایام، فقط ایام همدلی و همبستگی و کنار هم بودن است و بس. اختلافات سلیقه ای در همه خانواده ها هست و قطعاً اینجا هم هست، سعی کنیم این اختلافات را درون خانه خود حل کنیم و اجازه ندهیم دل ناخوشی هایمان از یکدیگر، به بیرون خانه درز کند.